پیچک ( مژگان عباسلو )

متن مرتبط با «مژگان» در سایت پیچک ( مژگان عباسلو ) نوشته شده است

دلم که یاد شما گاه گاه می افتد( مژگان عباسلو )

  • فرصت تماشا   دلم که یاد شما گاه گاه می افتد به سمت کوچه ی چشمت به راه می افتد نمی رسد به ته کوچه ای که بن بست است و مثل قطرهء اشکی که گاه می افتد… حکایت من و تو نقل «یوسف» و «چاه» است قرار این شده: «یوسف» به «چاه» می افتد میان ما به غلط عشق اتفاق افتاد همیشه قسمت ما «اشتباه» می افتد! تبر به ریشهء خود می زدی تو با «تردید» درخت بی رگ و ریشه به «آه» می افتد! هلال وار شکستی و من گمان کردم میان خانهء همسایه ماه می افتد! چقدر فرصت چشم شما تماشایی است دلم دوباره در این کوچه راه می افتد مژگان عباسلو برچسب ها : دلم که یاد شما گاه گاه می افتد( مژگان عباسلو ), امتياز : 0| نظر شما : 1 2 3 4 5 6 | لينك ثابت , ...ادامه مطلب

  • با صورتی سفید -ولی نیمه کاره- زن! ( مژگان عباسلو )

  • زن   با صورتی سفید -ولی نیمه کاره- زن! طرحی شبیه آنچه کشیدی به جای من هرروز التماس دو چشمم به دست توست: -ای کاش می کشید برایم لب و دهن! تا کی نگاه عاشق من…؟ تو ولی سکوت… گم می شود سکوت تو در ارتعاش «تن- -بور»ی که عاشقانه تو را ساز می زند ای بهترین بهانه ی تکرار زیستن مرگم نشست، خوب برایم حساب کرد: -کامل نمی شوی به خدا! جان این کفن! بد پیله ام درست! خودت جای من ببین با عشق پر زدن شده ام کرم پیله تن! آخر نمی کشی تو برایم لب و دهن… آمد قلم کشید به چشمان خیس زن… از چشم داغ خورده من تا نگاه مرد سرخی شرمْ گونه گیلاس، لب، دهن مژگان عباسلو برچسب ها : با صورتی سفید -ولی نیمه کاره- زن! ( مژگان عباسلو ), امتياز : 0| نظر شما : 1 2 3 4 5 6 | لينك ثابت , ...ادامه مطلب

  • پیچک ( مژگان عباسلو )

  • مشق  از سمت تو -قشنگ ترین سمت آسمان-هر بار می وزند به شعرم پرندگان هر بار من پری… پَـ … پریـ … شانـه ات کجاست؟هربار من پری ِ پریشان و تو همان رویای کودکان پر احساس شعر من:مردی که رفته عشق بیارد به ارمغان مردی که در کتاب نوشتند می رسدبا اسب، زیر بارش باران بی امان خط زد کسی به نام تو در سرنوشت منجا , ...ادامه مطلب

  • راهمان چه دور و روزهایمان چه دیر!( مژگان عباسلو )

  • غرور پا برهنه  راهمان چه دور و روزهایمان چه دیر!پا برهنه می بری مرا در این مسیر من عروس خواب های غول غربتمشیشه بشکنید، سنگهای سر به زیر! لنگ می زند غرور پا برهنه امبس که زخم خورده از نگاه این کویر باز هم برای من بگو که می رسیمما به هم، به روزهای سخت بی نظیر مرد روزهای دیر و راه های دوردست این غرور پا برهنه را بگیر! مژگان عباسلو برچسب ها : راهمان چه دور و روزهایمان چه دیر!( مژگان عباسلو ), امتياز : 0| نظر شما : 1 2 3 4 5 6 | لينك ثابت Let's block ads! بخوانید,راهمان دور ...ادامه مطلب

  • مثل لباس کهنه دلش بید خورده بود ( مژگان عباسلو )

  • مردی که ...  مثل لباس کهنه دلش بید خورده بودمردی که داغِ هرچه بگویید خورده بود! روحش خبر نداشت که بی برگ و باریشآب از کدام ریشهء تردید خورده بود! در ازدحام خاطره سر باز کرده بودزخمی که مهر باطل تمدید خورده بود! اول کتاب قلب خودش را مرور کرد:روی حروف فاصله تشدید خورده بود! آخر نشست، پیش خودش خوب فکر کرد«آدم» همیشه غصهء تبعید خورده بود با یک «هوا» ی تیره نمی خواست سر کندچشمش دوباره باز به خورشید خورده بود در جذبهء دو چشم طلا سیب دیده بود«حوا» رسید! جیغ…! و نشنید! خورده بود…! مژگان عباسلو برچسب ها : مثل لباس کهنه دلش بید خورده بود ( مژگان عباسلو ), امتياز : 0|, ...ادامه مطلب

  • من تمام راه را آمدم بدو بدو( مژگان عباسلو )

  • سراب  من تمام راه را آمدم بدو بدوهرچه می دوم چرا پس نمی رسم به تو؟ جاده پیچ می خورد مثل یک دهن کجیکج نمی روم، تو هم کج خیال تر نشو! تا نگاه می کنم راه رفته پیش روپشت سر نذاریم، آی! با توام! نرو! راه تازه ای بیا پیش پای من بذارکهنه می شوم من از دست این پیاده رو یا نمی رسم به تو، یا نمی رسی به منپس بگو چه فایده دارد این بیا برو؟ ای سراب دلنشین! لااقل به من بگو:می رسی تو عاقبت، باز هم بدو مژگان عباسلو برچسب ها : من تمام راه را آمدم بدو بدو( مژگان عباسلو ), امتياز : 0| نظر شما : 1 2 3 4 5 6 | لينك ثابت Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها